Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-29@18:07:22 GMT

مستندی که داستان کتاب «حوض خون» را روایت می‌کند

تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۹۹۸۵۷

مستندی که داستان کتاب «حوض خون» را روایت می‌کند

به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، مستند «خنده تلخ» به کارگردانی مهدی عبدالباقی و تهیه کنندگی مهدیه سادات محور پنج شنبه 7 دی از شبکه یک پخش شد. این مستند روایتی از شوکت ناطقی است که پس از مدت‌ها بی‌اطلاعی از پسرش که به جبهه رفته، برای خبردار شدن از وضعیت او، در رختشورخانه بیمارستانی در پشت جبهه مشغول به کار می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این مستند براساس کتاب حوض خون نوشته فاطمه سادات میرعالی تولید شده است. 

مهدی عبدالباقی کارگردان مستند «خنده تلخ»، درباره چگونگی انتخاب قصه این مستند به خبرنگار فارس گفت: تحقیقات در مورد این داستان را دوستان ما در موسسه شهید زیوداری در اندیمشک انجام داده بودند؛ آنها در پروژه‌ای که برای خود تعریف و دنبال کرده‌اند با حدود 70 نفر از کسانی که در زمان جنگ ایران و عراق در آن رختشورخانه کار می‌کردند، مصاحبه‌های مفصل گرفته بودند و من در سفری که داشتم آنها را دیدم که تحقیقاتشان را در اختیار من قرار دادند و من شروع به کار کردم. 

شروع قصه 2 سال قبل از انتشار کتاب «حوض خون»

وی ادامه داد: دوسال قبل از انتشار کتاب «حوض خون» که مستند «خنده تلخ» روایت تصویری همین رویداد است، با دوستان موسسه شهید زیوداری و این قصه آشنا شدیم؛ مسیر مستند به سمتی رفت که تولیدش طول کشید و در نهایت در این روزها به تصویر درآمد اما کتاب زودتر به نتیجه رسید و در میانه تولید تصویری منتشر شد. 

این مستندساز در مورد درون مایه «خنده تلخ» اظهار داشت: قصه این مستند در مورد مادری (شوکت ناطقی) است که در رختشورخانه بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک و در زمان جنگ فعالیت می‌کند؛ از میان قصه‌هایی که در اختیارم قرار داده شده بود 10 قصه را در نظر گرفته بودم که هرکدام شخصیتی منحصربه فرد است اما در مراحل تحقیق و پیش تولید کار تصمیم گرفتم که راوی زندگی «شوکت ناطقی» باشم چرا که رنج‌ها و فراز و نشیب‌های زندگی‌اش تاحدودی پررنگ تر از سایرین بود؛ بحث فرزند و مادری که در این قصه بود، این که این مادر خودش نان آورخانواده بود و همسرش ناتوان بود و مدیریت خانه و نبود فرزندش توامان تلخی روزهایش را بیش از پیش کرده بود در انتخاب من اثرگذار بود. 

وی افزود: برای پیش تولید این مستند به اندیمشک سفر کردم و دو روز مکان‌هایی چون بیمارستان و رختشورخانه و... را دیدم؛ در ادامه مصاحبه‌ها را خواندم و فایل‌های صوتی را گوش دادم تا ببینم در میان این آدم‌هایی که می‌خواهم انتخاب کنم کدام سرحال است و کدام بیمار یا کدام شیرین زبان‌تر یا کدام کم حرف‌تر؛ وقتی خانم ناطقی را انتخاب کردم دوباره سفری به اندیمشک و خانه ایشان داشتم و دریافتم که تا چه اندازه گرمای حضور و بیانشان دلنشین بود. 

پشت آن خنده‌ها کوهی از درد بود!

عبدالباقی در توضیح چرایی انتخاب نام این مستند نیز تصریح کرد: در همان زمانی که کار را تدوین می‌کردم این حس را از شخصیت اصلی داستان این مستند گرفتم؛ خنده‌های خانم ناطقی با ماهیت قصه‌ای که می‌گفت تناقض داشت و پشت آن خنده‌ها کوهی از درد بود؛ خنده‌ها و قصه‌های ایشان مصداق «خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است» بود. 

وی در پاسخ به این پرسش که تولید این اثر چقدر زمان برده است گفت: پیش تولید کوتاه بود چون تحقیقات آن آمده بود و تولید چهار روز زمان برد اما تدوین طول کشید. 

کارگردان مستند «خنده تلخ» بیان کرد: برای پیدا کردن تهیه کننده مشکل داشتیم و قبل از انتشار و دیده شدن کتاب کسی پای کار تولید مستند نمی آمد تا این که خانم «مهدیه السادات محور» یک راف کات را دید و چون تمرکزش روی بحث زنان است کار را پسندید و پس از آن کار را جلو بردیم. 

فشار روحی آرشیو بمباران بر تدوینگر

این مستندساز در توضیح چرایی به طول انجامیدن تدوین «خنده تلخ» خاطرنشان کرد: تدوین زمان برد چون ماهیت کار سخت بود؛ دیدن و شنیدن راش هایی که آرشیو بمباران و بدن ها تکه تکه شده، شهداست فشار روحی دارد. شاید مخاطب یکبار این صحنه‌ها را در تلویزیون ببیند و تمام شود اما برای تدوینگر یک رویایی طولانی و دردناک است که شاید کمتر کسی توان انجام آن را داشته باشد. 

وی افزود: به دلیل همین مسئله در جایی حتی خواستم کار تدوین را به کسی دیگر بسپرم و سپردم اما ایشان کار را برگرداند؛ مجموعه این عوامل باعث طولانی شدن روند تولید این مستند شد.  

عبدالباقی در ادامه با اشاره به اهمیت تولید و تماشای مستندهایی از جنس «خنده تلخ» اظهار داشت: جنگ ما هنوز تمام نشده است؛ جنگ با اولین شلیک شروع می شود اما پایانی ندارد و حتی با امضای آتش بس هم تمام نمی شود و ادامه پیدا می کند و از مرزها و خاکریزها وارد شهرها می‌شود.

«خنده تلخ» محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که در خانه‌ هنری رسانه‌ای دیما تهیه و تولید شده است.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: خنده تلخ حوض خون خنده تلخ خنده ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۹۹۸۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انتشار ۳ نمایشنامه

در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب، سه کتاب نمایش‌نامه با عنوان‌های «رازی بین من و تو»، «در تنم زمستان شد» و «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» راهی بازار کتاب شد.

به گزارش ایسنا، «رازی بین من و تو» با شمارگان ۳۰۰ نسخه، «در تنم زمستان شد» با شمارگان ۵۰۰ نسخه و «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» با شمارگان ۵۰۰ نسخه در انتشارات سوره‌ مهر به چاپ رسیدند.

 در معرفی این نمایشنامه‌ها آمده است:  «رازی بین من و تو» به قلم محمدرضا امیرخانی تصویری از زندگی علی، جانباز اعصاب و روان است. علی هنرمند پتینه‌کاری است که در جبهه‌های جنگ دچار موج انفجار شدیدی شده و همچنان با این توهم که هم‌رزمش را کشته است، دچار عذاب وجدان است. در ادامه دکتر بخشی برای رهایی او از این توهم دست به کار می‌شود.


«در تنم زمستان شد» اثری از مصطفی سیفی برشی از زندگی رونیا یک دختر کرد ایزدی است که چند سال اسیر داعش بوده و اکنون پس از فرار از دست داعش به آلمان گریخته، اما یک روز مرد داعشی که سال‌ها رونیا را اسیر کرده، وارد خانه او می‌شود.


«روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر» نمایش‌نامه دیگری است که به قلم محمدرضا آریان‌فر به چاپ رسیده است. آریان‌فر در این کتاب، چهار نمایشنامه شامل «روایت نه چندان پیچیده از یک عشق به طعم شمشیر»، «آن‌گاه که خدا از دهان سنگ ترانه می‌خواند»، «کسی در خواب‌هایم قدم می‌زند» و «سراغ خواب‌هایم را از باد بگیر» را به نگارش درآورده است.

انتهای پیام 

دیگر خبرها

  • داستان فلسطین آنقدر جذاب است که نیازی به تخیل ندارد
  • «مصلای تهران» یا «شهرآفتاب» داستان یک تلخی بی‌پایان
  • شمه‌ای از بی‌کفایتی پهلوی
  • داستان جذاب زندگی یک نوجوان در «جرئت و حقیقت»
  • جلد سوم تاریخ شفاهی دفاع مقدس به زودی چاپ می‌شود
  • روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ چیزی جز گوشی لازم نیست
  • ۳ نمایشنامه جدید در نمایشگاه کتاب
  • روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ هیچ چیز جز گوشی موبایل لازم نیست
  • انتشار ۳ نمایشنامه
  • کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟